شمه ای از سیره پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله وسلم
درباره سیره رسول گرامی اسلام ص چنین نقل کردهاند که آن حضرت، همواره با اهل خانه خود در کارهای خانه شرکت میکرد، گوسفندان را میدوشید، جامه و کفش خود را میدوخت، با خادمش گندم آسیاب میکرد و خمیر مینمود، و همواره با نیازمندان هم نشینی مینمود و با آنها غذا میخورد.
صورت ظاهری آن حضرت با دیگر مردمان تفاوتی نداشت و از این رو، وقتی در جمعی مینشست، گاه کسی میآمد و میپرسید: کدام یک از شما محمد ص هستید؟! آن گاه اصحاب، پیامبر خدا را به او نشان میدادند. آری، آن چه پیامبر خدا ص را از دیگران متمایز میکرد، همان روح بلند، لطیف و ملکوتی ایشان بود، نه وضعیت ظاهری شان.
اهمیت کار و تلاش
در سیره پیامبر اکرم ص فعالیتهای اقتصادی افراد، ارزش بالایی داشت. آن حضرت، کارگران و تولیدگنندگان عرصه اقتصادی را چنان تشویق میکرد که در طول تاریخ جوامع بشری، هیچ فرقه و مذهبی چنین جایگاهی برای این گروه قائل نشده است. انس بن مالک میگوید: هنگامی که پیامبر خدا ص از جنگ تبوک برمیگشت، سعد انصاری، یکی از کارگران مدینه به استقبال آن حضرت آمد. وقتی رسول اللّه ص با او دست داد، لمس دستهای زِبْر و خشن مرد انصاری، حضرت را تحت تأثیر قرار داد. برای همین، از او پرسید: چرا دستهای تو این چنین خشن میباشد؟! عرضه داشت: یا رسول اللّه، این خشونت و زبری، بر اثر کار با بیل و طناب است که به وسیله آنها، مخارج خود و خانوادهام را تأمین کنم. پس پیامبر خدا ص دست او را بوسیده و فرمودند: «این دستی است که آتش جهنم آن را لمس نخواهد کرد».
نرمی در عین صلابت
رسول گرامی اسلام ص همواره در مسایل شخصی و مربوط به خود آن حضرت، ملایم و با گذشت بود؛ ولی در مسایل عمومی و حریم قانون، دیگر گذشت و ملایمت نمینمود. برای مثال، پس از فتح مکه و پیروزی بر قریش رسول خدا ص ، تمام بدیهایی را که قریش در طول بیست سال درباره او مرتکب شده بودند، نادیده گرفت و همه را یکجا بخشید و حتی توبه وحشی، قاتل حمزه، عموی گرامی خویش را پذیرفت؛ ولی در همان فتح مکه، وقتی زنی به نام بنی مخزوم، مرتکب سرقت شد و جرمش محرز گردید، رسول خداص بدون ملاحظه اشرافی بودن خاندان او، دستور داد حکم خدا درباره آن زن اجرا شود و فرمودند: «چه جای شفاعت؟ مگر قانون خدا را میتوان به خاطر افراد تعطیل کرد؟»
پیامبر خدا ص در کنار مردم
هنگامی که مسجد قبا، نخستین مسجد در تاریخ اسلام ساخته میشد، حضرت خاتم الانبیا ص هم دوش مسلمانان کار میکرد. آن حضرت سنگهای کوچک و بزرگ را برمیداشت و آنها را بغل مینمود و حمل میکرد، به طوری که گرد و خاک سنگها بر لباس حضرت مینشست. گاهی مردی از اصحاب به نزد ایشان میآمد و التماس میکرد که: یا رسول اللّه، پدر و مادرم فدای تو باد! اجازه بده سنگ را من بردارم و به جای شما کار کنم، رسول خدا ص میفرمودند: «نه، تو هم سنگ دیگری بردار» و بدین شکل، همواره در فعالیتهای اجتماعی و عبادی، دوشادوش مردم تلاش و کوشش میکرد و هیچ گاه از جامعه و مردم به دور نبود.
معاشرت پیامبر خدا ص
پیامبر خدا ص در هم نشینی با مردم، بسیار مهربان و گشاده رو بودند و در سلام کردن، بر همگان حتی کودکان و بردگان پیشی میگرفتند. ایشان پای خود را در مقابل هیچ کس دراز نمیکردند و در حضور کسی، به جایی تکیه نمیزدند و غالبا دو زانو مینشستند. در مجالس دائرهوار مینشستند تا مجلس بالا و پایین نداشته باشد و همه جایگاه مساوی داشته باشند. از اصحاب و یارانشان دلجویی مینمودند و اگرسه روز یکی از اصحابشان را نمیدیدند، سراغش را میگرفتند، اگر مریض بود از او عیادت میکردند و اگر گرفتاری داشت، به کمکش میشتافتند. در مجالس، نگاههای خویش را در میان جمع تقسیم میکردند. از این که بنشینند و دیگران خدمت کنند، تنفّر داشتند و از جا برمیخاستند و در کارها شرکت میکردند و همواره میگفتند: «خداوند کراهت دارد بندهای را ببیند که برای خود نسبت به دیگران امتیازی قایل شده است».
آداب غذا خوردن
«عمربن ابی سلمه» میگوید: به خدمت رسول خدا ص شرفیاب شدم و نزد او غذایی حاضر بود، فرمودند: «پسرم جلو بیا و بسم اللّه بگو و با دست راست غذا بخور و همیشه از قسمتی که در طرف تو قرار دارد بخور». «ابوسعید خدری» نیز که یکی دیگر از اصحاب آن حضرت است میگوید: رسول گرامی اسلام ص پس از صرف غذا میفرمودند: «ستایش خدای را که به ما خورانید و نوشانید». هم چنین در فرمایشی از رسول خدا ص آمده است: «خداوند متعال از بندهای راضی است که غذایی بخورد یا آبی بنوشد و در پی آن، او را سپاس کند و ستایش گوید».
اهمیت نماز
بعضی از زنان پیامبر خدا ص درباره اهتمام حضرت به نماز، میگویند: ما با پیامبر خدا ص سخن میگفتیم و ایشان با ما سخن میگفتند. اما هنگامی که وقت نماز فرا میرسید، به یکباره حالت پیغمبر عوض میشد و رنگ از رخسارهشان میپرید و گویی او ما را نمیشناخت و ما او را نمیشناختیم و میفرمودند: «هنگام ادای امانت الهی فرا رسید».
عبادت و نیایش پیامبر ص
امام سجاد علیهالسلام درباره عبادت جد بزرگوارشان رسول گرامی اسلام ص چنین میفرماید: جد من رسول خدا ص با آن که خداوند گذشته و آینده او را بخشوده و آمرزیده بود، کوشش و تلاش بسیاری در انجام عبادات داشت، تا آن جا که ساق و قدم مبارکش ورم کرد. برخی به ایشان گفتند: یا رسول اللّه، آیا این طور عمل میکنی، در حالی که خداوند گذشته و آینده ات را آمرزیده است؟! آن حضرت در پاسخ آنها فرمودند: «آیا بنده شاکر و سپاس گزار خدا نباشم».
امام حسین علیهالسلام نیز میفرمایند: «رسول خداص در هنگام نیایش و دعا، دستهای خود را همچون مستمندی که غذا میطلبد، بالا میبرد».
اهمیت تعلیم و تربیت
روزی از روزها رسول خدا ص وارد مسجد گردید، چشمش به دو اجتماع افتاد که یکی از آنها مشغول عبادت و ذکر خدا بودند و اجتماع دیگر به تعلیم و تعلم میپرداختند. حضرت از دیدن این دو اجتماع، مسرور و خرسند شدند و به همراهانشان فرمودند: «هر دو اجتماع، کار نیک نموده و بر خیر و سعادت هستند؛ لکن من برای دانا کردن مردم فرستاده شدهام». پس آن حضرت به اجتماعی که به تعلیم و تعلّم مشغول بودند، نزدیک شد و در حلقه آنان نشست.
دیوانه واقعی
امیرمؤمنان علیهالسلام میفرماید: روزی با رسول خدا ص از کنار جمعی میگذشتیم، پیامبر پرسید: شمابرای چه گرد هم جمع شدهاید؟! عرض کردند: یا رسول اللّه، مرد دیوانهای اینجاست که ما برای دیدن او این جا گرد آمدهایم. پیامبر فرمودند: این دیوانه نیست، بلکه بیمار است، آنگاه فرمودند: دوست دارید دیوانه واقعی را بشناسید؟ عرض کردند: آری، یا رسولاللّه. پیامبر اسلام ص فرمودند: «دیوانه آن است که از روی تکبر و غرور راه میرود و با گوشه چشمش نگاه میکند و شانههای خود را از سر بزرگی تکان میدهد و با آن که گناه خدا را انجام میدهد، آرزوی بهشت دارد. مردم از شرّش آسوده نیستند و به خیرش امیدی نیست. آری، دیوانه واقعی چنین فردی است، نه این مرد که بیمار و گرفتار است».
زنی که نصف اجر شهید را دارد
چنین نقل شده است که مردی به حضور پیامبر خدا ص شرفیاب شد و عرض کرد: یا رسول اللّه، زنی دارم که هر وقت میخواهم از منزل بیرون روم، مرا بدرقه میکند و هر وقت میخواهم وارد منزل شوم، به استقبالم میآید. هر گاه غمگین باشم، به من میگوید: اگر غم تو برای دنیا یا مال دنیاست که خداوند روزی دهنده بندگان است و اگر غم تو برای امر آخرت است، خداوند غم تو را برای آخرت زیاد کند تا از آتش جهنم خلاص شوی.
در این هنگام پیامبر خدا ص فرمودند: «خداوند متعال کارگزارانی دارد و این زن از کارگزاران خداوند است و برای او نصف اجر شهید است».
نگرانی رسول خدا ص
یکی از نگرانیهای مهم رسول گرامی اسلام ص راجع به امت خویش، پیروی از هوای نفس و در سر پروراندن آرزوهای دور و دراز بود. حضرت در موارد متعدد، این مهم را به مردم گوشزد مینمود؛ چرا که نتیجه طبیعی این دو بیماری اخلاقی، دور شدن از حق و فراموش کردن قیامت است و همین برای سقوط یک فرد یا یک امت کافی است. پیامبر اکرم ص در این باره میفرماید: «آن چه بیش از هر چیز بر شما بیم دارم، پیروی از هوای نفس و آرزوی دراز است؛ هواپرستی [آدمی را] از حق باز میدارد و آرزوی دراز، آخرت را از یاد انسان میبرد».
برحذر بودن از منافقان
نفاق، هم زبانی و همراهی دروغین افرادی با امت اسلام است که در دل هیچ عقیدهای به مبانی اسلامی نداشته و با زبان بازی ظاهری، خود را در داخل نیروهای خودی جا میدهند تا از پشت ضربه زنند. رسول گرامی اسلام ص که خود در دوران حکومت خویش به شدت با پدیده منافقین مواجه بود، بارها به مسلمانان هشدار میداد که خود را از خطر منافقین ایمن ندانند. آن حضرت دراین باره میفرماید: «از منافق شیرینزبان بر شما بیمناکم که حرفهایش برایتان آشناست، ولی عمل و رفتارش به گونهای است که آن را نمیشناسید».
اهمیت حقوق همسایگان
امام صادق علیهالسلام میفرماید: مردی از انصار نزد رسول اکرم ص آمد و عرض کرد: خانهای خریدهام و نزدیکترین همسایهام کسی است که به خیرش امیدی ندارم و از شرش هم مصون نیستم. پس رسول خدا ص به امیرمؤمنان علیهالسلام و ابوذر فرمود که در مسجد فریاد بزنید: «کسی که همسایه او از شرش در امان نیست، ایمان ندارد». پس سه بار این مطلب را گفتند و بعد از آن، رسول خدا ص با دست مبارک خود اشاره کردند و فرمودند: «تا چهل خانه از پس و پیش و راست و چپ، همسایه محسوب میشود».
بوسیدن کودکان
پدری که کودکش را میبوسد، بدین وسیله به او اظهار علاقه میکند و به کودکش احساس آرامش، امید و شادمانی میدهد. ابن عباس یکی از یاران رسول خدا ص میگوید: «من نزد پیامبر صلیاللهعلیهوآله وسلم بودم که بر زانوی چپ خود، فرزندش ابراهیم را نشانده بود و بر زانوی راست، حسین علیهالسلام را. آن حضرت گاه حسین را میبوسید و گاهی ابراهیم را و این گونه به آنها ابراز علاقه میکرد». هم چنین نقل شده است که روزی مردی نزد پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله وسلم آمد و گفت: ده فرزند دارم که تا کنون هیچ یک از ایشان را نبوسیدهام. همین که او از نزد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله وسلم دور شد، آن حضرت فرمودند: «این مرد از نظر من از دوزخیان است».
دوری از آرزوهای بلند
رسول گرامی اسلام ص به یکی از اصحاب خویش به نام ابن مسعود چنین فرمودند: «ابن مسعود، بترس از روزی که نامه اعمال مردم منتشر میشود؛ که در آن هنگام خلافکاران رسوا خواهند شد. خداوند متعال درباره آن روز میفرمایند: و ما ترازوهای عدل را برای روز قیامت قرار خواهیم داد و در آن روز، هر کس پاداش عمل خویش را میبرد و به هیچ کس ظلم و ستمی نمیشود. آن گاه در ادامه به ابن مسعود فرمودند: «خود را به درهم و دینار و شهوات و لذتهای دنیا و آرزوهای دراز مشغول نکن».
چهار سؤال اساسی
پیامبر اکرم ص فرمودند: «در روز قیامت، انسان قدم از قدم برنمی دارد تا به چهار سؤال پاسخ دهد: از عمرش که آن را در چه راهی گذرانده، و از مالش که از کجا فراهم آورده و در کجا صرف کرده، از علمش که چگونه به آن عمل کرده و از محبت و دوستی ما اهلبیت».
حفظ زبان
نقل شده است که مردی به خدمت پیامبر خدا ص آمد و عرض کرد؟ یا رسول اللّه، مرا نصیحت کن. حضرت فرمودند: زبانت را نگهدار. دوباره گفت: یا رسول اللّه، مرا نصیحت کن، رسول خدا ص فرمودند: زبانت را نگهدار، مرد درخواست خود را برای سومین بار بیان کرد و باز همان جواب را از پیامبر شنید، آن گاه آن حضرت فرمودند: «وای بر تو! آیا مردم را چیزی جز گفتارهای ناشایست آنان به صورت در آتش میاندازد؟!».
پند پیامبر ص به ابوذر
روزی از روزها، پیامبر خدا ص به ابوذر غفاری که یکی از نزدیکترین یارانش بود، چنین فرمودند: «محبت مال و جاه دنیا، بیشتر به دین انسان آسیب میرساند، از دو گرگ گرسنهای که شب هنگام در رمهای وارد شوند و تا صبح غارت کنند. قطعا این دو گرگ چیزی از گوسفندان را باقی نخواهند گذاشت. محبت مال و جاه نیز دو گرگی هستند که در شب تار غفلت و جهالت، انسان را چنین غارت میکنند و هنگامی که پردههای غفلت کنار رود، آدمی از خواب غفلت بیدار میشود و خواهد فهمید که این دو چه ضررهایی به دین او رساندهاند».
ثواب نشستن در مسجد
رسول خدا ص به ابوذر فرمودند: «ای ابوذر، تا وقتی که در مسجد نشستهای، خداوند در هر نفس کشیدنت یک درجه در بهشت به تو عطا میکند و ملائکه بر تو درود میفرستند و با هر نفس که میکشی، دو حسنه برای تو نوشته میشود و ده بدی از نامه عملت پاک میگردد».
بدترین مردم
رسول خدا ص فرمودند: «هر که دوست دارد عزیزترین مردم باشد، باید از خدا بترسد، و هر که دوست دارد قویترین مردم باشد، باید بر خدا توکل کند، و هر که دوست دارد توانگرترین مردم باشد، باید به آن چه در دست خداست، مطمئنتر باشد از آن چه در دست خود اوست». آن گاه پیامبر در ادامه فرمودند: آیا شما را به بدترین مردم خبر ندهم؟ گفتند: آری ای رسول خدا ص . حضرت فرمودند: «کسی که به دیگران چیزی نمیدهد و بندهاش را تازیانه بزند». آن گاه فرمودند: آیا شما را به بدتر از این آگاه کنم؟ گفتند: آری. پیامبر فرمودند: «کسی که لغزش را قبول نمیکند و معذرت را نمیپذیرد». سپس فرمودند: آیا شما را به بدتر از این خبر ندهم؟ گفتند: آری. فرمودند: «کسی که امید خیرش نمیرود و از شرش ایمن نیستند». سپس فرمودند: آیا شما را به بدتر از این آگاه نگردانم؟! گفتند: آری. حضرت فرمودند: «آن که مردم را دشمن میدارد و مردم هم او را دشمن میدارند».
سفارش درباره ثقلین
پیامبر خدا ص در آخرین روزهای حیات پربرکت خود، با وجود بیماری شدید، در حالی که دستی بر شانه علی علیهالسلام گذاشته بودند، به مسجد رفتند و برای آخرین بار سفارشهایی به مردم کردند. در بخشی از سخنان آن حضرت چنین آمده است: «ای مردم، من دو امانت گرانبها در میان شما قرار میدهم و این دو هرگز از هم جدا نخواهند شد تا روز قیامت در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند. این دو امانت گرانبها، یکی قرآن است و دیگری اهلبیت و عترت من؛ از آنها پیشی نگیرید که دچار پراکندگی میشوید و از آنها کوتاهی نکنید که به هلاکت میافتید و به آنها نیاموزید که ایشان از شما داناترند».کامرانی راد
منابع:
1.ماهنامه گلبرگ،ش2
2.ماهنامه گلبرگ،ش29(میرصادق سیدنژاد)
3.ماهنامه گلبرگ،ش49 (منیره زارعان)
4.ماهنامه گلبرگ،ش61 (حمزه کریم خانی)
5.ماهنامه گلبرگ،ش73 (مهدی خوئی )
6.ماهنامه گلبرگ،ش96 (محمدكاظم بدرالدين)
7. ماهنامه نسل فردا
8. www. Rasoolnoor.com
9. www.nabiaazam.com
10. www.payambaraazam.ir